کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منازعات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منازعات
لغتنامه دهخدا
منازعات . [ م ُ زَ ] (ع اِ) ج ِ منازعة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). کشمکشها. ستیزه ها. خصومتها. جدالها. جنگها : عروق منازعات و مخالفات از وی منتزع و منقلع شود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 257). از مطالبات و منازعات با دل منتهی و منزجر نشود. (مصباح الهد...
-
جستوجو در متن
-
کارولین دو برونسویک
لغتنامه دهخدا
کارولین دو برونسویک . [ رُ دُ ب ُ ] (اِخ ) همسر ژرژ چهارم (1768 -1821 م .). منازعات این زن و مرد فضیحت ببار آورد.
-
کاس سار
لغتنامه دهخدا
کاس سار. (اِخ ) ژاک . ملاح بی باک فرانسوی متولد در نانت . وی در جنگهائی که با انگلیسی ها و پرتقالیهاکرد شهرت یافت . منازعات او با کاردینال فلوری سبب محبوس شدن وی در قصر «هام » گردید. (1642 - 1740).
-
اعتصاب سیاسی
لغتنامه دهخدا
اعتصاب سیاسی . [ اِ ت ِ ب ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) اعتصابی است که بر اثر اختلاف با روش سیاسی حکومت و کشمکشها و منازعات سیاسی صورت می گیرد. (از اقتصاد اجتماعی شمس الدین جزایری ).
-
مکاوحات
لغتنامه دهخدا
مکاوحات . [ م ُ وَ / وِ ] (از ع ، اِ)ج ِ مکاوحة. ستیزه ها. ستیزگیها. منازعات : به حرمتی هرچه تمامتر در خانه ٔ خود بنشست و از معرض مخاصمات و مکاوحات اجتناب نمود. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 434). و رجوع به مکاوحة و مکاوحت شود.
-
منقلع
لغتنامه دهخدا
منقلع. [ م ُ ق َ ل ِ ] (ع ص ) برکنده شونده . (غیاث ) (آنندراج ). از بن برکنده شده . (ناظم الاطباء). برکنده . رجوع به انقلاع شود.- منقلع شدن ؛ برکنده شدن . از بن برکنده شدن : عروق منازعات و مخالفات از وی منتزع و منقلع شود. (مصباح الهدایه چ همایی ص 25...
-
منتزع
لغتنامه دهخدا
منتزع . [ م ُ ت َ زَ ] (ع ص ) برکنده شده . (ناظم الاطباء) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کنده . برکنده . از جای برکشیده . جداشده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- منتزع شدن ؛ برکنده شدن : عِرق نزاع و خلاف از آن به یکبارگی مستأصل و متنزع شد. (مصب...
-
اشک
لغتنامه دهخدا
اشک . [ اَ ] (اِخ ) دهم یا سنتروک . نام وی برحسب نوشته های مورخان قدیم چنین است : سیناتروکس (فله گون ) ، سین تروکس . ولی املای روی سکه ها بیونانی سان تراکس است . نسب او محققاً معلوم نیست ولی ظن قوی این است که برادر اشک ششم مهرداد اول و اشک هفتم فرهاد...
-
عقیل
لغتنامه دهخدا
عقیل . [ ع َ ] (اِخ ) ابن ابی طالب عبدمناف بن عبدالمطلب هاشمی قرشی ، مکنی به ابویزید. برادر بزرگتر علی بن ابی طالب (ع ). وی در جاهلیت شهرتی بسیار داشت و یکی از چهار تنی بود که قریش در منافرات و منازعات خود برای حکمیت بدانها رجوع میکرد. (سه تن دیگر مخ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) بدیلی (شیخ ...). خوندمیر در حبیب السیر (ج 1 ص 422 و 423) در عنوان کشته شدن ملک مؤید و ملکه ٔ ترکان و ذکربعضی از منازعات سلطان شاه و تکش خان آرد: سلطان شاه بار دیگر بشادیاخ لشکر کشیده چون فتح میسر نشد بطرف سبزوار رفت و در تضیی...
-
پاتریسی
لغتنامه دهخدا
پاتریسی . (اِخ ) از نخستین ازمنه ٔ حضارت روم مردم به دو دسته تقسیم شدند، نخست طبقه ٔ حاکمه که امتیازات خاص داشتند و امور روحانی و سیاسی مختص آنان بود و از خاندانهای اولی روم بودند و پاتریسی نام داشتند. دوم طبقه ای که طبقه ٔ حقیر محسوب میشدند و حق موا...
-
گجرات
لغتنامه دهخدا
گجرات . [ گ ُ ] (اِخ ) مؤلف آنندراج آرد: گجرات دیگر جرات نام ملکی از هندوستان . امیرخسرو گوید : گه به چشم زر دهم از گوجرات گاه به دیوگیر نویسم برات .دیوگیر نام دولت آباد و در این بیت به اخفای واو باید خواند تا سکته نشود، اگرچه سکته نیز مجوز است . ظه...
-
پیزه
لغتنامه دهخدا
پیزه . [ زِ ] (اِخ ) پیز. شهر مرکزی ایالتی بهمین اسم در خطه ٔ توسکانه از ایتالیا. کنار نهر آرنز و 11 هزار گز بالاتر از مصب همین رودخانه و در 80هزارگزی مغرب شهر فلورانس واقعشده است . دارالفنون آن مشهور آفاق است و رصدخانه و کتابخانه و باغ نباتات و موزه...
-
ژی ژیس
لغتنامه دهخدا
ژی ژیس . (اِخ ) نام زنی که به دستور پروشات مادر اردشیر دوم استاتیرا زوجه ٔ او را مسموم کرد. شرح آن واقعه چنین است : پروشات که از دیرگاهی قصد کشتن استاتیرا زن اردشیر را داشت بالاخره به دسایس و حیل نیت خود را اجرا کرد. او زنی در خدمت خود داشت ژی ژیس نا...