کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مناجز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مناجز
لغتنامه دهخدا
مناجز. [ م ُ ج ِ ] (ع ص ) پهلوان و بهادر و آنکه از جنگاه بدررود. (ناظم الاطباء). رجوع به مناجزة شود.
-
واژههای همآوا
-
مناجذ
لغتنامه دهخدا
مناجذ. [ م َ ج ِ ] (ع اِ) موش کوران . ج ِ جُلْذ است از غیر لفظ آن . (از منتهی الارب ). ج ِ جلذ که موش کور باشد. (ناظم الاطباء). ج ِ جلذ از غیر لفظ آن . (از اقرب الموارد). ج ِ جلذ است از غیر لفظ آن که موش کور باشد و به خُلد معروف است . (از المنجد). رج...