کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممهاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممهاة
لغتنامه دهخدا
ممهاة. [ م ُ ] (ع ص ) آب داده : سکین ممهاة؛ کاردی آب داده . (مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
ممحاة
لغتنامه دهخدا
ممحاة. [ م ِ ] (ع اِ) لته پاره ای که بدان منی و جز آن پاک کنند. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کهنه ای که بدان وسخ و پلیدی بزدایند. (از اقرب الموارد).