کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مملوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مملوک
/mamluk/
معنی
بنده؛ برده؛ غلام.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
برده، بنده، زرخرید، عبد، غلام ≠ ارباب، مالک
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مملوک
واژگان مترادف و متضاد
برده، بنده، زرخرید، عبد، غلام ≠ ارباب، مالک
-
مملوک
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - بنده ، غلام . 2 - کنیز. ج . ممالیک .
-
مملوک
لغتنامه دهخدا
مملوک . [ م َ ] (اِخ ) سلاطین مملوک یا ممالیک ،وارثان ایوبیان در مصر و شام بودند و به دو دسته تقسیم می شوند: یکی سلاطین مملوک بحری و دیگر سلاطین مملوک برجی . رجوع به کتاب سلسله های اسلامی از کلیفورد ادموند بوسورث و رجوع به ممالیک در همین لغت نامه شود...
-
مملوک
لغتنامه دهخدا
مملوک . [ م َ ] (ع ص ، اِ) بنده و ملک کرده . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بنده . (غیاث اللغات ). بنده ٔ درم خریده . (دهار). غلام . برده . مولی . زرخرید. درم خرید. بنده ٔ زرخرید. رقبه . عبد. اصطلاحاً بندگان سپید را مملوک و بندگان سیاه را ...
-
مملوک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی، جمع: ممالیک] [قدیمی] mamluk بنده؛ برده؛ غلام.
-
واژههای مشابه
-
مَّمْلُوک
فرهنگ واژگان قرآن
آن که دیگری مالک و صاحب اختیار اوست
-
حسین مملوک
لغتنامه دهخدا
حسین مملوک . [ ح ُ س َ ن ِ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ شاعر که در دمشق 1146 هَ . ق . / 1734 م . درگذشت . دیوان شعر و دیوان لغز و جز آنها دارد. (خلاصة الاثر ج 2 ص 95) (هدیة العارفین ج 1ص 321) (ایضاح المکنون ج 1 ص 118) (معجم المؤلفین ).
-
رزق مملوک
لغتنامه دهخدا
رزق مملوک . [ رِ ق ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) یکی از رزق های چهارگانه در عرف مشایخ ، و آن آن است که ذخیره ٔ شخص باشد از درم و جامه و اسباب دیگر. (از کشاف اصطلاحات الفنون ). و رجوع به رزق و رزق مقسوم و رزق موعود و رزق مضمون شود.
-
واژههای همآوا
-
مَّمْلُوک
فرهنگ واژگان قرآن
آن که دیگری مالک و صاحب اختیار اوست
-
جستوجو در متن
-
ممالیک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مملوک] [قدیمی، مجاز] mamālik = مملوک
-
مربوب
واژگان مترادف و متضاد
بنده، عبد، مملوک ≠ رب
-
ممالیک
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) جِ مملوک .