کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مملان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مملان
لغتنامه دهخدا
مملان . [ م َ ] (اِخ ) ابومنصور شرف الدین مملان بن وهسودان (امیر سیف الدوله و شرف المله ابومنصور) ابن محمد روادی . از امرای سلسله ٔ معروف به وهسودانیان یا روادیان که بر ناحیه ٔ شامل طارم و شمیران و تبریز و مراغه و گنجه حکومت داشته اند و مملان از 450 ...
-
مملان
لغتنامه دهخدا
مملان . [ م َ ] (اِخ ) نامی از نامهای ایرانی از جمله مملان بن ابوالهیجاء از خاندان روادیان پدر ابومنصور وهسودان .
-
جستوجو در متن
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) مملان بن وهسودان . رجوع به ابونصر محمدبن وهسودان و رجوع به مملان ... و هم ابونصر مملان بن ابومنصور... شود.
-
شرف الدین
لغتنامه دهخدا
شرف الدین . [ ش َ رَ فُدْ دی ] (اِخ ) مملان بن وهسودان ، مکنی به ابونصر. رجوع به مملان و فهرست احوال و اشعار رودکی شود.
-
ابوالعلاء
لغتنامه دهخدا
ابوالعلاء. [ اَ ب ُ ل ع َ ] (اِخ ) بختیاربن مملان . رجوع به بختیار... شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ](اِخ ) محمدبن مسعودبن مملان . رجوع به محمد... شود.
-
بختیار
لغتنامه دهخدا
بختیار. [ ب َ ] (اِخ ) امیر ابوالعلاء بختیاربن مملان از امرای آذربایجان و اران و ممدوح قطران تبریزی . (از آثار و احوال رودکی ص 783).
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] مملان بن ابومنصور وهسودان بن مملان از پادشاهان شدادی آذربایجان در قرن پنجم هجری و ممدوح قطران شاعر تبریزی . اصل این سلسله از نژاد عرب و از نسل روادبن مثنی ازدی بودند و رواد در زمان خلافت منصور عباسی والی تبریز بود. و قطران در نسب ا...
-
هستودان
لغتنامه دهخدا
هستودان . [ هََ ] (اِخ ) نام پادشاهی بوده از پادشاهان طبقه ٔ کرکری آذربایجان . (از انجمن آرا). مصحف وهسودان نام پدر ابومنصور شرف الدین مملان بن وهسودان است . (از حاشیه ٔ برهان چ معین ). رجوع به وهسودان شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) محمدبن وهسودان معروف به مملان . در سنه ٔ 450 هَ . ق . از جانب طغرل بیک حکمران آذربایجان شد و او ممدوح قطران است :یکی دهقان بدم شاها شدم شاعر زنادانی مرا از شاعری کردن تو گرداندی بدهقانی دلم چون بوستان کردی ز بس شادی خداوندام...
-
روادیان
لغتنامه دهخدا
روادیان . [ رَوْ وا ] (اِخ ) سلسله ای از امرای محلی آذربایجان بودند. این خاندان که اصلاً از مهاجران عرب بوده اند نسب خود را به روادبن مثنی الازدی میرساندند که در عهد خلافت ابوجعفر منصور عباسی از جانب والی آذربایجان حکومت تبریز و نواحی آن را یافته بود...
-
علی لشکری
لغتنامه دهخدا
علی لشکری . [ ع َ ی ِ ل َ ک َ ] (اِخ ) ابن موسی لشکری . مکنی به ابوالحسن . ششمین تن از بنی شداد بود که از سال 425 تا441 هَ . ق . بر گنجه حکومت کرد. وی از ممدوحان بزرگ قطران شاعر بود و این شاعر در حدود پانزده شانزده قصیده و قطعه در مدح او دارد و از اش...
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) وهسودان ، وهسوذ، یا وهسوذان بن محمد مملان بن ابی الهیجا کنگری از پادشاهان آذربایجان و ممدوح قطران . وی از نژاد عرب از نسل روادبن مثنی ازدی است زمان او درست معلوم نیست ولیکن ظاهراً بین سالهای 420 و 450 هَ . ق . سلطنت داشته ...
-
روادی
لغتنامه دهخدا
روادی . [ رَ ] (اِخ ) نام طایفه ای است از نژاد کرد که در قرون اولیه ٔ اسلام در ارمنستان در نزدیکیهای دونن سکونت داشتند و بگفته ٔ ابن اثیر بهترین تیره ٔ کردان بودند. ابن خلکان نام این ایل را با زبر«را» و «واو» می نگارد و پیداست که واو بی تشدید است و ا...