کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممطور پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممطور
لغتنامه دهخدا
ممطور. [ م َ ] (ع ص ) باران رسیده .- مکان ممطور ؛ جای باران رسیده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).|| رجل ممطور؛ مرد بسیار مسواک کننده . (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
ماطر
لغتنامه دهخدا
ماطر. [ طِ ] (ع ص ) اسم فاعل و یوم ماطر؛روز با باران . (از اقرب الموارد). (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). مطیر. ممطور. بارانی . سحاب ماطر و مطیر و ممطور؛ ابری بارانی . یوم ماطر و مطیر و ممطور؛ روزی بارانی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
ابوسلام
لغتنامه دهخدا
ابوسلام . [ اَ س َ ؟ ] (اِخ ) ممطور الحبشی . محدث است و او جدّ زیدبن سلام است .
-
حبشی
لغتنامه دهخدا
حبشی . [ ح ُ شی ی ] (اِخ ) ابوسلام الحبشی . مسمی به ممطور. محدث است .
-
حبشی
لغتنامه دهخدا
حبشی . [ ح ُ شی ی ] (اِخ ) ممطور. مکنی به ابوسلام . رجوع به حبشی ابوسلام ... شود.
-
ممطورة
لغتنامه دهخدا
ممطورة. [ م َ رَ ] (ع ص ) زمین باران رسیده . (منتهی الارب ).- ارض ممطور؛ زمین باران رسیده . (ناظم الاطباء).
-
حارث
لغتنامه دهخدا
حارث . [رِ ] (اِخ ) ابن حارث الاشعری الشامی . مکنی به ابی مالک ، صحابی است و ابوسلام اسود، ممطور حبشی ، منفرداً ازاو روایت کند و گروهی او را با ابومالک اشعری که به کنیه ٔ خود مشهور و در نام او اختلاف است ، خلط کرده اند و این ابو مالک به اسم معروف است...
-
مطیر
لغتنامه دهخدا
مطیر. [ م َ ] (ع اِ) باران . (غیاث ). باران و جای باران رسیده . (آنندراج ). مکان مطیر؛ جای باران رسیده . (منتهی الارب ). ممطور و یقال یوم ماطر و مطیر و ممطور؛ یعنی روزی که در آن باران باشد. (از اقرب الموارد). بارانی .باران دار. بارنده . (یادداشت به خ...