کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممخضه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ممخضه
/memxaze/
معنی
ظرف یا مَشکی که در آن دوغ میزدند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممخضه
فرهنگ فارسی معین
(مِ خَ ضَ یا ض ) [ ع . ممخضة ] (اِ.) 1 - مشک . 2 - آوندی که در آن دوغ زنند.
-
ممخضه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ممخضَة، جمع: مماخض] [قدیمی] memxaze ظرف یا مَشکی که در آن دوغ میزدند.
-
واژههای مشابه
-
ممخضة
لغتنامه دهخدا
ممخضة. [ م ِ خ َ ض َ ] (ع اِ) شیرزنه و آوندی که در آن دوغ زنند. (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ممخض . تُلُم تُلق . ج ، مماخض . (از المنجد) : ای برادر! من ترا از فربهی کوه پیکری دیدم که از ممخضه ٔ کوهانت همه روغن چکیدی و به هیچ روغن اندر...
-
جستوجو در متن
-
متمخض
لغتنامه دهخدا
متمخض . [ م ُ ت َ م َخ ْ خ ِ ] (ع ص ) شیر جنبنده در ممخضه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به تمخض شود.
-
ممخض
لغتنامه دهخدا
ممخض . [ م ِخ َ ] (ع اِ) مشک شیر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آوندی که در آن شیر تکان داده و زده می شودتا مسکه و زبد آن بیرون آید. (از اقرب الموارد). تُلُم . شیرزنه . تُلُق . ممخضة. ج ، مَماخِض . (المنجد).