کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممتلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ممتلی
/momtali/
معنی
پر؛ آکنده؛ لبالب.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
آکنده، انباشته، پر، سرشار، مشحون، مملو ≠ تهی، خالی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممتلی
واژگان مترادف و متضاد
آکنده، انباشته، پر، سرشار، مشحون، مملو ≠ تهی، خالی
-
ممتلی
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ) [ ع . ممتلی ء ] (اِفا.) لبالب ، پُر.
-
ممتلی
لغتنامه دهخدا
ممتلی ٔ. [ م ُ ت َ ل ِءْ ] (ع ص ) پرشده . (ناظم الاطباء). پر. آگنده . رجوع به امتلاء و ممتلی شود.
-
ممتلی
لغتنامه دهخدا
ممتلی . [ م ُ ت َ ] (از ع ، ص ) پر. آگنده . (از غیاث اللغات ) (از آنندراج ). پر. لبالب . آگنده . (از ناظم الاطباء). انباشته . مَلاَّن : اندر خریف دماغ از رطوبتهای فزونی ممتلی گردد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). خاصه اگر رگهای زیر زبان ممتلی و کشیده باشد. (ذ...
-
ممتلی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] momtali پر؛ آکنده؛ لبالب.
-
واژههای مشابه
-
ممتلي
دیکشنری عربی به فارسی
خپله , چاق , گوشتالو , پهن رخسار
-
ممتلی شدن
واژگان مترادف و متضاد
پر شدن، لبالب شدن، لبریز گشتن، آکنده شدن، مملو شدن
-
ممتلی کردن
واژگان مترادف و متضاد
پر کردن، لبالب کردن، لبریز کردن، مملو کردن، آکندن
-
جستوجو در متن
-
خپله
دیکشنری فارسی به عربی
ممتلي
-
پهن رخسار
دیکشنری فارسی به عربی
ممتلي
-
قیپ
فرهنگ فارسی معین
(ص .) (عا.) پر، ممتلی .
-
گوشتالو
دیکشنری فارسی به عربی
بدين , سمين , مجموعة , ممتلي
-
ملان
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) پر، ممتلی .