کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممتحنه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ممتحنه
/momtahene/
معنی
۱. شصتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۳ آیه؛ امتحان؛ مودّت؛ مرٲة.
۲. (صفت) امتحانکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممتحنه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: ممتحنَة] momtahene ۱. شصتمین سورۀ قرآن کریم، مدنی، دارای ۱۳ آیه؛ امتحان؛ مودّت؛ مرٲة.۲. (صفت) امتحانکننده.
-
واژههای مشابه
-
ممتحنة
لغتنامه دهخدا
ممتحنة. [ م ُ ت َ ح َ ن َ ] (اِخ ) (الَ ...) سوره ٔ شصتم از قرآن کریم ، دارای سیزده آیه و مدنی است ، بعد از بسم اﷲ چنین شروع می شود: یاایها الذین آمنوا لاتتخذوا عدوی و عدوکم اولیاء...
-
ممتحنة
لغتنامه دهخدا
ممتحنة. [ م ُ ت َ ح ِ ن َ ](ع ص ) تأنیث ممتحن . رجوع به ممتحن و امتحان شود.
-
جستوجو در متن
-
حشر
لغتنامه دهخدا
حشر. [ ح َ ] (اِخ ) نام سوره ٔ پنجاه ونهم قرآن دارای 24 آیه و مدینی است . و آغاز میشود به [ سبح لِلّه مافی السموات ] و پس از مجادله و پیش از ممتحنة است .
-
عَاقَبْتُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
عقوبت مي کنيد - غنيمت يافتيد (در آيه شريفه 11سوره مبارکه ممتحنة منظور اين است که که اگر از کفار غنيمتي که عاقبت جنگ است به شما رسيد . براي جبران مهريه زناني از شما که به کفار پيوسته اند هزينه کنيد)
-
نظیریة
لغتنامه دهخدا
نظیریة. [ ن َ ری ی َ ] (اِخ ) سنه ٔنظیریة؛ نام سال چهارم نزول قرآن به مدینة، و در این سال سوره ٔ حشر و ممتحنه نازل شد. و آن مطابق با سال هفدهم بعثت حضرت رسول (ص ) است . (یادداشت مؤلف ).
-
صف
لغتنامه دهخدا
صف . [ ص َف ف ] (اِخ ) سوره ٔ شصت و یکمین از قرآن . مدنیه پس از ممتحنه و پیش از جمعه و آن چهارده آیت است . اول آن : سبح ﷲ ما فی السموات و ما فی الارض و هو العزیز الحکیم .
-
ابوالهیذام
لغتنامه دهخدا
ابوالهیذام .[ اَ بُل ْ هََ ] (اِخ ) کلاب بن حمزة العقیلی . حرّانی نحوی لغوی . وی از اهل حرّان بود و مدتی در بادیة اقامت گزید و گویند او معلم کتاب بود و به ایام قاسم بن عبیداﷲبن سلیمان به بغداد شد و قاسم را مدح گفت . و او عالم بشعر بود و خط او معروف ا...
-
تارخ
لغتنامه دهخدا
تارخ . [ رَ / رُ ] (اِخ ) بارای مضموم ، آذر بت تراش باشد. بزبان پهلوی نام آذر بت تراش است . (برهان ). بعضی گویند بفتح ثالث است و نام پدر ابراهیم علیه السلام است . (برهان ). بضم ثالث دربرهان و فرهنگ نوشته اند که بزبان پهلوی نام آذر بت تراش است و بعضی ...