کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ممتازة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ممتازة
لغتنامه دهخدا
ممتازة. [ م ُ زَ ] (ع ص ) تأنیث ممتاز. رجوع به ممتاز شود.
-
جستوجو در متن
-
disfeatured
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فاسد شده، از شکل انداختن، محو کردن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
-
disfeaturing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اختلاط، از شکل انداختن، محو کردن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
-
disfeature
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فساد، از شکل انداختن، محو کردن، صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
-
celebrities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مشهور، شهرت، شخص نامدار، عضو صنوف ممتازه اجتماع، سر بلندی، ستاره یا شخصیت برجسته جماعت
-
character
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شخصیت، سرشت، خاصیت، سیرت، دخشه، طبیعت، نهاد، رقم، خط، خوی، طبع، صفات ممتازه، خط تصویری، خو، خیم، مونه، هر نوع حروف نوشتنی و چاپی، نوشتن، مجسم کردن
-
استروانسه
لغتنامه دهخدا
استروانسه . [ اِ اِ س ِ ] (اِخ ) یوهان فریدریک . سیاستمدار دانمارکی ، مولد هال بسال 1732 م . و در سال 1772 او را سر بریدند.وی عاشق ملکه کارُلین ماتیلد بود و تحولات آزادیخواهانه پدید آورد، ولی مغلوب حزب طبقه ٔ ممتازه گردید.
-
پندار
لغتنامه دهخدا
پندار. [ پ َ ] (اِخ ) پیندار. بزرگترین شاعر غزل سرای یونان متولد در سی نوسفال (441-521 ق . م .). مجموعه ٔ اشعار وی بنام اپی نی سیا در ستایش پهلوانان فاتح مصارعات و مسابقات یونانی است . تهور در افکار و استعارات و حسن تألیف و برجستگی و علو انشاء و کثر...
-
قلندر
لغتنامه دهخدا
قلندر. [ ق َ ل َ دَ ] (ص ، اِ) قلندر بر وزن سمندر عبارت از ذاتی است که از نقوش و اشکال عادتی و آمال بی سعادتی مجرد و باصفا گشته باشد و به مرتبه ٔ روح ترقی کرده و از قیود تکلفات رسمی و تعریفات اسمی دامن وجود خود را از همه درچیده و از همه دست کشیده به ...
-
عربستان
لغتنامه دهخدا
عربستان . [ ع َ رَ ب ِ ] (اِخ ) عربستان شبه جزیره ای است که از طرف جنوب به خلیج عدن و تنگه ٔ باب المندب و اقیانوس هند و دریای عمان و از مغرب به دریای سرخ (قلزم ) و ترعه ٔ سوئز و از مشرق به دریای عمان و خلیج فارس و عراق عرب و از شمال غربی به طرف جنوب ...