کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مماذقت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مماذقت
/momāzeqat/
معنی
دوستی داشتن بیاخلاص؛ دوستی بیاخلاص.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مماذقت
لغتنامه دهخدا
مماذقت . [ م ُ ذَ / ذِ ق َ ] (از ع ، اِمص ) دوستی ویژه ناداشتن .(تاج المصادر بیهقی ). دوستی نه خالص . (ترجمان علامه جرجانی ). دوستی بی اخلاص . عدم خلوص در دوستی . دوستی خالص نداشتن : و هیچ دوست تا اوصاف او را بر اوراق تجربت نیارایی صافی مدان و تا مما...
-
مماذقت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مماذَقة] ‹مماذقه› [قدیمی] momāzeqat دوستی داشتن بیاخلاص؛ دوستی بیاخلاص.
-
واژههای همآوا
-
ممازقة
لغتنامه دهخدا
ممازقة. [ م ُ زَ ق َ ] (ع مص ) پیشی گرفتن در دویدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مماضغة
لغتنامه دهخدا
مماضغة. [ م ُ ض َ غ َ ] (ع مص ) کوشش نمودن با کسی در کارزار. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مِضاغ . مضاربة. ضراب . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
مماحضت
لغتنامه دهخدا
مماحضت . [ م ُ ح َ / ح ِ ض َ ] (از ع ، اِمص ) اخلاص ورزیدن . || (اِمص )دوستی . یگانگی . مقابل مماذقت : تا به برکت مخالصت و یمن مماحضت یکبارگی عقده ٔ تعسر از کار گشوده شود. (مرزبان نامه ص 135). رجوع به مدخل بعد شود.