کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملیله پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ملیله
/malile/
معنی
۱. رشتههای باریک زر و سیم که با آنها روی لباس نقشونگار و زردوزی میکنند.
۲. نقشونگاری که با رشتههای زر و سیم در روی پارچه دوخته باشند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
picot
-
جستوجوی دقیق
-
ملیله
فرهنگ فارسی معین
(مَ لِ) (اِ.) رشته های باریک زر و سیم که با آن ها روی یخه یا آستین یا دامن لباس نقش و نگار و زردوزی می کنند.
-
ملیله
لغتنامه دهخدا
ملیله . [ م َ لی ل َ / ل ِ ] (اِ) رشته های تاب داده و پیچیده از زر و سیم . (ناظم الاطباء). تار نقره ای یا تلائی که میانش مثل لوله خالی باشد که با آن روی پارچه ملیله دوزی می کنند. اگر تار نقره ای یا تلائی باریک باشد که در سوراخ سوزن برود گلابتون است و...
-
ملیله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) malile ۱. رشتههای باریک زر و سیم که با آنها روی لباس نقشونگار و زردوزی میکنند.۲. نقشونگاری که با رشتههای زر و سیم در روی پارچه دوخته باشند.
-
ملیله
لهجه و گویش تهرانی
نوار باریک سیم و زر که با نخ میبندند.
-
واژههای مشابه
-
ملیلة
لغتنامه دهخدا
ملیلة. [ م َ ل َ ] (ع اِ) گرمی تب پوشیده در استخوان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). حرارت نهفته در استخوان و گویند: به ملة و ملیلة؛ یعنی تب نهفته ای دارد. (از اقرب الموارد). در طب ، حالتی میان تب و تندرستی یعنی حرارتی کم با کسالت و اعیاء....
-
ملیله دوز
لغتنامه دهخدا
ملیله دوز. [ م َ لی ل ِ / ل ِ ] (نف مرکب ) ملیله دوزنده . آنکه ملیله دوزد.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به ملیله شود.
-
ملیله دوزی
لغتنامه دهخدا
ملیله دوزی . [ م َ لی ل ِ / ل ِ ] (حامص مرکب ) عمل ملیله دوز. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).عمل دوختن ملیله بر دامن و آستین و یقه ٔ لباس و جز آن : رواج ملیله دوزی و مفتول سازی و سرمه دوزی در البسه ٔ رسمیه . (المآثر و الآثار ص 101). || (ص مرکب ) به ملیل...
-
ملیله دوزی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) malileduzi دوختن ملیله بر لباس یا چیز دیگر؛ عمل دوختن ملیله.
-
ملیله دوزی
دیکشنری فارسی به عربی
صياغة تخريمية , قماش مطرز
-
ملیله دوزی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صياغة تخريمية
-
هَلیه و مَلیله
فرهنگ گنجواژه
داروی بی اثر، چیز موهوم.
-
جستوجو در متن
-
needlepoint
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سوزنی، ملیله دوزی
-
needlepoints
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نقطه های سوزنی، ملیله دوزی