کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملهود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملهود
لغتنامه دهخدا
ملهود. [ م َل ْ ] (ع ص ) سپوخته . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
ملحود
لغتنامه دهخدا
ملحود. [ م َ ] (ع اِ) شکاف در عرض گور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شکاف در پهنای گور. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (ص ) قبر ملحود؛ گور بالحد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || مرده . در قبر نهاده شده . (یادداشت به ...