کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملموس کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ملموس کردن
مترادف و متضاد
۱. قابللمس کردن
۲. قابلدرک کردن، ادراکپذیر کردن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملموس کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قابللمس کردن ۲. قابلدرک کردن، ادراکپذیر کردن
-
واژههای مشابه
-
ملموس شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. قابللمس شدن ۲. قابلدرک شدن، ادراکپذیرشدن
-
tangible assets
داراییهای ملموس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] نوعی دارایی که وجود عینی و مشهود دارد
-
جستوجو در متن
-
مَسْحاً
فرهنگ واژگان قرآن
مسح کردن - لمس نمودن (کلمه مسح به معناي کشيدن دست و يا هر عضو ديگری به عنوان لمس کننده به لمس شونده ، بدون هیچ حائلی و با اختیار است ،. مسحت الشيء و مسحت بالشيء هر دو به يک معنا است با این تفاوت که اگر بدون حرف با استعمال شود ، و شيء ملموس را مفعول ...
-
اعتماد
لغتنامه دهخدا
اعتماد. [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بشب سیر کردن گرفتن ، یقال : اعتمد لیلته ؛ بشب سیر کردن گرفت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). بشب بر مرکب سیر سوار شدن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة). || تکیه نمودن برکسی . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة)...
-
مثل زدن
لغتنامه دهخدا
مثل زدن . [ م َ ث َ زَ دَ ] (مص مرکب ) تمثل . داستان زدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مطلبی را به عنوان مثل بیان کردن . مثل آوردن . مثل نقل کردن : مثل زنند که جوینده ٔ خطر بی حزم به آرزوی خطر در شود به چشم خطر. عنصری .مثل زنند که را سر بزرگ درد بزر...