کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملقوحة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملقوحة
لغتنامه دهخدا
ملقوحة. [ م َ ح َ ] (ع ص ، اِ) بچه ٔ اشتر در آن وقت که در شکم مادر بود. (مهذب الاسماء). || مادر با جنین . (منتهی الارب ) (آنندراج ). ماده ای که درشکم وی جنین باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آب منی در پشت نر. ج ، ملاقیح . (منتهی الارب ) (آن...
-
جستوجو در متن
-
ملاقیح
لغتنامه دهخدا
ملاقیح . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مَلقوحة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ماده هایی که جنین در شکم داشته باشند، یا آنچه در پشت شتران نر وجوددارد. ج ِ ملقوحة. (از اقرب الموارد). و رجوع به ملقوحة شود. || مادران . (از اقرب الموارد).