کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملصق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ملصق
/molsaq/
معنی
چسبیده؛ پیوسته؛ چسباندهشده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملصق
فرهنگ فارسی معین
(مَ صَ) [ ع . ] (اِمف .) چسبیده ، پیوسته .
-
ملصق
لغتنامه دهخدا
ملصق . [ م ُ ص َ ] (ع ص ) چسبیده شده . (غیاث )(آنندراج ). چسبیده و پیوسته و محکم و استوار. (ناظم الاطباء). چسبانیده . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- ملصق شدن ؛ چسبیدن . چفسیدن . التصاق . (یادداشت ایضاً).- ملصق کردن ؛ چسباندن . (یادداشت ایضاً).
-
ملصق
لغتنامه دهخدا
ملصق . [ م ُ ص َ / م ُ ل َص ْ ص َ ] (ع ص ) پسرخوانده . (دهار) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). آنکه پدر او دانسته نیست . دَعی ّ. حَمیل . زَنیم . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
ملصق
لغتنامه دهخدا
ملصق . [ م ُ ص ِ ] (ع ص ) درچسبنده . (غیاث ) (آنندراج ).
-
ملصق
دیکشنری عربی به فارسی
ديوار کوب , اعلا ن , اگهي , اعلا ن نصب کردن
-
ملصق
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] molsaq چسبیده؛ پیوسته؛ چسباندهشده.
-
واژههای همآوا
-
ملسق
لغتنامه دهخدا
ملسق . [ م ُ ل َس ْ س َ ] (ع ص ، اِ) پسرخوانده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
دیوار کوب
دیکشنری فارسی به عربی
ملصق
-
اعلا ن نصب کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ملصق
-
چسبیده
واژگان مترادف و متضاد
متصل، مرتبط، ملصق
-
اگهی
دیکشنری فارسی به عربی
تحذير , زعم , ملاحظة , ملصق
-
اعلا ن
دیکشنری فارسی به عربی
اشارة , زعم , ملصق
-
چپسیده
لغتنامه دهخدا
چپسیده . [ چ َ دَ/ دِ ] (ن مف / نف ) چسبیده و ملصق . (ناظم الاطباء).- چپسیده شدن ؛ملصق شدن . (ناظم الاطباء).