کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملزومات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملزومات
فرهنگ واژههای سره
پیش نیاز ها
-
ملزومات
لغتنامه دهخدا
ملزومات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ملزومة، تأنیث ملزوم . رجوع به ملزوم شود. || آنچه برای اداره یا وزارتخانه ای لازم است از میز و صندلی و قلم و مرکب و دوات و جز آن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- اداره ٔ (دایره ٔ) ملزومات ؛ اداره ای که در آن به اسباب ...
-
واژههای مشابه
-
linen, household linen
ملزومات پارچهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] پوشاک یا پیشبند یا ملزومات پارچهای تخت یا ملزومات پارچهای میز یا ملزومات حولهای که از الیاف کتان بافته شده باشد
-
bed linen, bedclothes
ملزومات پارچهای تخت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ملزومات پارچهای قابل شستوشوی تخت، مانند ملافه و شمد و روبالشی
-
table linens
ملزومات پارچهای میز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] رومیزی و دستمال سفره و بقیۀ ملزومات پارچهای که برای مهیا ساختن و چیدن میز غذا به کار میرود
-
bathroom linen
ملزومات حولهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] انواع حوله و دیگر ملزومات پارچهای که در حمام کاربرد دارد
-
مباشرت و ملزومات
لغتنامه دهخدا
مباشرت و ملزومات . [ م ُ ش ِ رَ وَ م َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) فرهنگستان ایران بجای این کلمه کارپردازی را برگزیده و آن اداره ای است که لوازم کار و وسائل وزارتخانه و بنگاهی را تهیه می کند. و رجوع به واژه های نو فرهنگستان ایران ص 87 و ماده ٔ قبل معنی...
-
جستوجو در متن
-
melismatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملزومات
-
essentials
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملزومات
-
melismata
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملزومات
-
melis
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملزومات
-
able-bodied seaman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
صاحب ملزومات
-
beestings
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ملزومات، شیرپاک، اغوز