کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملخچ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ملخچ
/malaxč/
معنی
۱. گیاهی که خوردن آن در چهارپایان حالت مستی ایجاد میکند.
۲. ریوند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملخچ
لغتنامه دهخدا
ملخچ . [ م َ ل َ ] (اِ)گیاهی باشد که چون چهارپایان خورند مست گردند. (برهان ). گیاهی است که چون حیوانات بخورند مست شوند. (آنندراج ) (انجمن آرا). گیاهی است که چون حیوان بخورد مست شود. (الفاظ الادویه ). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
ملخچ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) malaxč ۱. گیاهی که خوردن آن در چهارپایان حالت مستی ایجاد میکند.۲. ریوند.
-
جستوجو در متن
-
منجخ
لغتنامه دهخدا
منجخ . [ م ِ ج َ ] (اِ) سنگی باشد که بر فلاخن گذارند و اندازند و به این معنی به جای نون لام هم بر نظر آمده است . (برهان ) (آنندراج ). در جهانگیری و رشیدی «ملخچ » به این معنی آمده . رجوع به ملخچ شود.