کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملحس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملحس
لغتنامه دهخدا
ملحس . [ م َ ح َ ] (ع مص ) لیسیدن . لَحس . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || (اِ) جای لیسیدن . گویند: ترکته بملحس البقر اولادها؛ ای بموضع یلحس البقر اولادها. (از منتهی الارب ).
-
ملحس
لغتنامه دهخدا
ملحس . [ م ِ ح َ ] (ع ص ) نیک آزمند و مردی که بگیرد هرچه یابد و پیش آید او را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دلیر بی باک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). شجاع . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
ملحص
لغتنامه دهخدا
ملحص . [ م َ ح َ ] (ع اِ) پناه جای . (منتهی الارب ) (آنندراج ). پناهگاه . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
لحسة
لغتنامه دهخدا
لحسة. [ ل َ س َ / ل ُ س َ ](ع مص ) لیسیدن به زبان . لحس . ملحس . (منتهی الارب ).
-
لحس
لغتنامه دهخدا
لحس . [ ل َ ] (ع مص ) (معرب لیسیدن ) خوردن کرم پشم را. || خوردن ملخ سبزی را. (منتهی الارب ). || لیسیدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر). لَحْسَة. لُحْسَة. لهس . ملحس .- امثال :اسرع من لحس الکلب انفه . (منتهی الارب ).
-
دلیر
لغتنامه دهخدا
دلیر. [دِ ] (ص ) دلاور. شجاع . بهادر. (از ناظم الاطباء). بادل . پردل . دلدار. نیو. هزو. (برهان ). مقابل بددل . أحوَس . ألیَث . ألیَس . أهیَس . أیهَم . باسِل . (منتهی الارب ). بَطَل . (دهار). بَیهَس . (منتهی الارب ). جَری .(دهار). حَسَکة. مَسَکة....