کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملحان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملحان
لغتنامه دهخدا
ملحان . [ م ِ / م َ ] (ع اِ) کانون ثانی که ماهی است رومی از ماههای زمستان ، سمی لبیاض ثلجه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). نام ماه کانون ثانی . (ناظم الاطباء).
-
ملحان
لغتنامه دهخدا
ملحان . [ م ِ / م َ ] (ع اِ) ماه جمادی الثانیه . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). نام ماه جمادی الاخره . (ناظم الاطباء).
-
ملحان
لغتنامه دهخدا
ملحان . [ م ِ / م َ ] (ع اِ) ماههای زمستان . || روزهایی که از ژاله یا برف سپید باشد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
قدامة
لغتنامه دهخدا
قدامة. [ ق ُ م َ] (اِخ ) ابن ملحان از صحابیان است . (منتهی الارب ).
-
عمران
لغتنامه دهخدا
عمران . [ ع ِ ] (اِخ ) ابن ملحان عطاردی ، مکنی به ابورجاء. رجوع به عمران عطاردی شود.
-
عمران
لغتنامه دهخدا
عمران . [ ع ِ] (اِخ ) ابن تیم بصری عطاردی ، مکنی به ابورجاء. صحابی است . رجوع به عمران عطاردی (ابن ملحان ...) شود.
-
لام
لغتنامه دهخدا
لام . (اِخ ) ابن عطیف الطائی اخوعدی بن حاتم . رجوع به ملحان بن زیاد شود. (الاصابة ج 6 ص 11).
-
قتادة
لغتنامه دهخدا
قتادة. [ ق َ دَ ] (اِخ ) ابن ملحان قیسی از صحابیان است . فرزندش عبدالملک بن قتادة از او حدیث نقل کند. گویند شعبه نام او را خطا کرده و گفته است منهال بن ملحان ، بخاری گوید: گفته ٔ همام درست تر از گفته ٔ شعبه است یعنی نام وی همان قتاده است نه منهال . (...
-
عمران بصری
لغتنامه دهخدا
عمران بصری . [ ع ِ ن ِ ب َ] (اِخ ) ابن تیم بصری عطاردی ، مکنی به ابورجاء. صحابی است . رجوع به عمران عطاردی (ابن ملحان ...) شود.
-
ابورجاء
لغتنامه دهخدا
ابورجاء. [ اَ رَ ] (اِخ ) العطاردی عمران بن ملحان . صحابی است . رجوع به عمران و رجوع به حبیب السیر ج 1 ص 260 شود.
-
شیبان
لغتنامه دهخدا
شیبان . [ ش َ / شی ] (ع اِ) شیبان و ملحان ، نام دو ماه زمستان است که در آن سردی زیاده باشد. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).- یوم شیبان ؛ روز سرد با ابر تنک بی باران . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
عمران عطاردی
لغتنامه دهخدا
عمران عطاردی . [ ع ِ ن ِ ع ُ رِ ] (اِخ ) ابن ملحان عطاردی ، مکنی به ابورجاء. نام او راعمران بن تیم نیز گفته اند. وی صحابی بود و در صفةالصفوة داستان اسلام آوردن او ذکر شده است . ابورجاء در زمان خلافت عمربن عبدالعزیز درگذشت . رجوع به صفوةالصفوه ٔ ابن ج...
-
ام حرام
لغتنامه دهخدا
ام حرام . [ اُم ْ م ِ ح َ ] (اِخ ) دختر ملحان و خاله ٔ انس مالک و از زنان معاصر پیغمبر اسلام بود. در جزیره ٔ قبرس وفات یافت و در آنجا مدفون گردید. رجوع به الاصابة فی تمییز الصحابة ج 8 ص 222 و اعلام زرکلی ج 1 ص 216 شود.
-
صامت
لغتنامه دهخدا
صامت . [ م ِ ] (اِخ ) نصربن خویش . مکنی به ابوالقسم . وی از مردم بغداد است و از او حکایت کرده اند که چهل حج به جای آوردم و در آن با کسی سخن نگفتم و بدین جهت وی را صامت گفتند. او از مشمغل بن ملحان و سلم بن ابی سهل خراسانی حدیث کند و از وی اسحاق بن حسی...