کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملثوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملثوم
لغتنامه دهخدا
ملثوم . [ م َ ] (ع ص ) خف ملثوم ؛ سپل شتر که بر سنگ آید و خون آلوده شود. (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد). سمی که بر سنگ خورد و خون آلوده شود. (ناظم الاطباء). || بوسه و بوسه داده شده . (غیاث ).
-
جستوجو در متن
-
ملثم
لغتنامه دهخدا
ملثم . [ م ِ ث َ ](ع ص ) خف ملثم ؛ سُم که سنگ را بشکند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). و رجوع به ملثوم شود.