کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملتقا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ملتقا
/moltaqā/
معنی
محل جای به هم رسیدن؛ جای دیدار کردن؛ تلاقی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملتقا
لغتنامه دهخدا
ملتقا. [ م ُ ت َ ] (ع اِ) جای دیدار کردن . (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، جای به هم رسیدن و محل ملاقات . (ناظم الاطباء). مُلتَقی ̍ : نه فانی نه باقی گیاه است ازآنک بقا و فنا را در او ملتقاست . ناصرخسرو. || (اِمص ) در شاهد زیر مصدر میمی است به معنی دیدا...
-
ملتقا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [قدیمی] moltaqā محل جای به هم رسیدن؛ جای دیدار کردن؛ تلاقی.
-
واژههای همآوا
-
ملتقع
لغتنامه دهخدا
ملتقع. [ م ُ ت َ ق ِ ] (ع ص ) گونه برگردیده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). برگشته رنگ و گونه . (ناظم الاطباء). و رجوع به التقاع شود.
-
جستوجو در متن
-
ملتقی
لغتنامه دهخدا
ملتقی . [ م ُ ت َ قا ] (ع اِ) جای به هم رسیدن دو چیز و جای وصل . (غیاث ) (آنندراج ). جای به هم رسیدن . (ناظم الاطباء). نقطه ٔ اتصال . خط اتصال . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به ملتقا شود. || جایی که دو نهر به هم داخل می گردند. (ناظم الاطباء). ...
-
بدر
لغتنامه دهخدا
بدر. [ ب َ ] (ع ص ، اِ) مهتر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). آقا. سرور. (از ذیل اقرب الموارد). || غلام تمام در جوانی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). غلام مبادر. (از ذیل اقرب الموارد). || تمام از هر چیز. (منتهی الارب ) (ناظم الا...