کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملبس شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملبس شدن
واژگان مترادف و متضاد
لباسپوشیدن، پوشیدن
-
ملبس شدن
دیکشنری فارسی به عربی
صدرية
-
واژههای مشابه
-
ملبس کردن
واژگان مترادف و متضاد
لباسپوشاندن، پوشاندن
-
جستوجو در متن
-
تلبس
واژگان مترادف و متضاد
۱. جامهپوشی ۲. آمیختگی، ابهام، تلبیس ۳. جامه پوشیدن، لباسپوشیدن، ملبس شدن ۴. مبهم شدن، آمیختهشدن ۵. اشتباه شدن
-
weared
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدن، پوشاندن، ملبس شدن، در بر کردن، بر سر گذاشتن، پاکردن، دوام کردن
-
wearing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدن، پوشاندن، ملبس شدن، در بر کردن، بر سر گذاشتن، پاکردن، دوام کردن
-
wear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پوشیدن، پوشاک، پوشاندن، ملبس شدن، در بر کردن، بر سر گذاشتن، پاکردن، دوام کردن
-
چادر چاقچور کردن
لغتنامه دهخدا
چادر چاقچور کردن . [ دَ / دُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ملبس به چادر و چاقچور شدن . چادر و چاقچور پوشیدن . || کنایه از آماده شدن زن برای خارج شدن از خانه .
-
استعد
دیکشنری عربی به فارسی
لباس پوشيده , ملبس , شايستگي داشتن , مجهز کردن , پستاکردن , مهيا ساختن , اماده شدن , ساختن , مهيا شد , آماده شد , مجهز شد , حاضر شد
-
صدرية
دیکشنری عربی به فارسی
نوشيدن , اشاميدن , پيش بند بچه , جليقه , لباس زير شبيه جليقه , نيم تنه يا ژيلت , زيرپوش کشباف , لباس , واگذارکردن , اعطا کردن , محول کردن , ملبس شدن
-
حَسْرَةً
فرهنگ واژگان قرآن
حسرت(حسر دراصل عبارت است از کنار زدن لباس از هر چيزي که ملبس به آن است و کنايه از برملا شدن ناتوانيهاست همچنين اندوه ندامت از فرصتي که از دست رفته از آن جهت که جهالتي که مسبب آن بوده بر ملا شده است)
-
حَسِيرٌ
فرهنگ واژگان قرآن
خسته(حسر دراصل عبارت است از کنار زدن لباس از هر چيزي که ملبس به آن است و کنايه از برملا شدن ناتوانيهاست استفاده از آن در معني خستگي از آن جهت است که نا تواني قوا آشکار مي شود)
-
لَا يَسْتَحْسِرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
خسته نمي شوند(حسر دراصل عبارت است از کنار زدن لباس از هر چيزي که ملبس به آن است و كنايه از برملا شدن ناتوانيهاست استفاده از آن در معني خستگي از آن جهت است كه نا تواني قوا آشكار مي شود)