کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملاینة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملاینة
لغتنامه دهخدا
ملاینة. [ م ُ ی َ ن َ ] (ع مص ) نرمی کردن با یکدیگر. (تاج المصادر بیهقی ). نرمی کردن با هم . لیان . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). نرمی وملاطفت کردن . (از اقرب الموارد). و رجوع به ملاینت شود. || نرم شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
واژههای همآوا
-
ملاینت
لغتنامه دهخدا
ملاینت . [ م ُ ی َ / ی ِ ن َ ] (از ع ، اِمص ) ملاینة. نرمی کردن . نرمی . خوش رفتاری . مدارا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : دستور در لباس ملاینت و مخادعت سخن آغاز کرد و گفت ... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 18). و رجوع به ملاینة شود.
-
ملاینت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: ملایَنة] [قدیمی] molāyenat نرمی و خوشرفتاری کردن؛ مدارا کردن.
-
جستوجو در متن
-
لیان
لغتنامه دهخدا
لیان . [ ل ِ ] (ع مص ) ملاینة. نرمی کردن با هم . نرم شدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر).
-
خوشرفتاری
لغتنامه دهخدا
خوشرفتاری . [ خوَش ْ / خُش ْ رَ ] (حامص مرکب ) مداجات . ملاینة. مصانعه . مداراة. حسن سلوک . (یادداشت مؤلف ).
-
ملاینت
لغتنامه دهخدا
ملاینت . [ م ُ ی َ / ی ِ ن َ ] (از ع ، اِمص ) ملاینة. نرمی کردن . نرمی . خوش رفتاری . مدارا. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : دستور در لباس ملاینت و مخادعت سخن آغاز کرد و گفت ... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 18). و رجوع به ملاینة شود.
-
مسانات
لغتنامه دهخدا
مسانات . [ م ُ ] (ع اِمص ) مساناة. نرمی . خوش رفتاری . مصانعه . ملاینه . مدارات . مداجات . حسن سلوک . (یادداشت مرحوم دهخدا). و رجوع به مساناة شود.
-
مراشاة
لغتنامه دهخدا
مراشاة. [ م ُ ] (ع مص ) رشوه دادن کسی را. (منتهی الارب ). مصانعة. (اقرب الموارد) (متن اللغة). ملاینه . (متن اللغة). || یاری بخشیدن و هم پشت گردیدن . (منتهی الارب ). مظاهره . (اقرب الموارد) (متن اللغة). محاباة. (متن اللغة).
-
مداجات
لغتنامه دهخدا
مداجات .[ م ُ ] (ع اِمص ) مداوات ملاینه . مصانعه . دشمنی پنهان . (یادداشت مؤلف ). مداجاة : شرعة ولا و شرب هواء ایشان از تغییر زمان و تکدیر حدثان و نوازغ مداجات و شوائب ممارات مبرا ماند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ص 197). میان حضرت فارس و ایگ به حکم تلاصق ...
-
مدارات
لغتنامه دهخدا
مدارات . [ م ُ ] (ع اِمص ) صلح . آشتی . (غیاث اللغات ). نرمی . رفق . ترفق . ملاینه . لطف . مرافات . مدلات . مداملت . مجاملت . مماشات . (یادداشت مؤلف ). رجوع به مدارا شود. || (مص ) رعایت کردن . (غیاث اللغات ). نرمی کردن . (دهار). مداراة. نرمی کردن .م...
-
نرم شدن
لغتنامه دهخدا
نرم شدن . [ ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) دَمَث . نُعومة. (تاج المصادر بیهقی ). لیان . (از ترجمان القرآن ) (از منتهی الارب ). ملاینه . (از منتهی الارب ). لین . (ترجمان القرآن ). لدونت . تملس . (یادداشت مؤلف ). || صاف و صیقلی و هموار شدن . از خشونت و زبری ...