کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملأک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
information criterion
ملاک اطلاع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار] ابزاری برای مقایسۀ مدلها براساس میزان توازن بین برازش و پیچیدگی هر مدل
-
بی ملاک
لغتنامه دهخدا
بی ملاک . [ م ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + ملاک عربی ) در تداول فارسی زبانان ، بدون مأخذ. بدون مدرک و دلیل . نه از روی قاعده و اساس . رجوع به ملاک شود.
-
جستوجو در متن
-
کادر
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
مجموعه یک طبقه از صنوف اجتماعی
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
واحدی از قبیل قضایی واداری ونظامی وغیره
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
کروب (کروبیان)
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
فرشتگان اسمانی بصورت بچه بالدار
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
بچه قشنگ
دیکشنری فارسی به عربی
ملاک
-
مناط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] manāt ملاک؛ میزان.
-
فرشته
دیکشنری فارسی به عربی
استخبارات , ملاک
-
زمیندار
واژگان مترادف و متضاد
فئودال، ملاک، دهقان
-
فئودال
واژگان مترادف و متضاد
بزرگمالک، زمیندار، مالک، ملاک
-
rate 2
درجه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ملاک سنجش کیفیت کالا یا خدمات
-
anticonformity
پادهمنوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] امتناع عمدی و خودآگاهانه از پیروی کردن از ملاکهای پذیرفتهشدۀ اجتماعی غالباً همراه با بیان افکار یا باورها یا داوریهایی که آن ملاکها را به چالش میکشند
-
ملک
لغتنامه دهخدا
ملک . [ م ُ / م ُ ل ُ ] (ع اِ) ج ِ مِلاک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). و رجوع به ملاک شود.