کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملامج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملامج
لغتنامه دهخدا
ملامج . [ م َ م ِ ] (ع اِ) گرداگرد اندرون دهان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه گرداگرد دهان است . مَلاغِم . (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
پیرامن
لغتنامه دهخدا
پیرامن . [ م ُ / م َ ] (اِ) پیرامون . اطراف و گرد چیزی . حوالی .حول . گرداگرد چیزی . (اوبهی ). دوروبر. دوره . دور. گرد. دورتادور. جوانب . گردبرگرد : زرنگ شهری با حصار است و پیرامن او خندق است . (حدود العالم ).گفتم نایمت نیز هرگز پیرامنابیهده گفتم من ...