کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ملائت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ملائت
لغتنامه دهخدا
ملائت . [ م َ ءَ ] (ع اِمص ) ضد اعسار است که در فقه به آن یسار هم گفته می شود. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی ). و رجوع به مَلاءَة (معنی دوم ) شود.
-
جستوجو در متن
-
solvency
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پرداخت بدهی، عدم اعسار، حل شدنی، پرداختنی، قدرت پرداخت دین، حل کردنی، تحلیل بردنی، ملائت
-
ملاءة
لغتنامه دهخدا
ملاءة. [ م َ ءَ ] (ع مص ) زکام زده گردیدن .(از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). زکام زده گردیدن از امتلاء. (از اقرب الموارد). || توانگر مالدار و نیکومعامله گردیدن . (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به ملائت شود.