کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقیمی ترکمان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقیمی ترکمان
لغتنامه دهخدا
مقیمی ترکمان . [ م ُ ی ِ ت ُ ک َ ] (اِخ ) میرزا حسن بیگ شکراوغلی از شاعران قرن یازدهم هجری است . از اوست :مرا افتاد در دل آتش از جایی که از غیرت نمی خواهم که چشم غیر بر خاک ترم افتد.و رجوع به فرهنگ سخنوران و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
واژههای مشابه
-
مُقِيمِي
فرهنگ واژگان قرآن
برپا دارندگان (برپادارنده ایکه آنچه را برپا می دارد زایل نشو و تمامی نداشته باشد. در اصل مقيمين بوده که چون مضاف واقع شده نون آن حذف گردیده است)
-
جستوجو در متن
-
خاطر
لغتنامه دهخدا
خاطر. [ طِ ] (ع اِ)آنچه در دل گذرد. (از منتخب ) (بهار عجم ) (خیابان ) (غیاث اللغات ) (آنندراج ). فکر. اندیشه . ادراک . (ناظم الاطباء). خیال . قریحه : گر این گفته داد است ره بسپریدوگر نیست از خاطرم بسترید. فردوسی .با خاطر عطاردی و با جمال ماه با فر آف...