کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقنعه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مقنعه
/maqna'e/
معنی
پارچهای که زنان سر خود را با آن میپوشانند؛ روسری.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
برقع، روسری، مقصوره، نقاب
دیکشنری
headdress, headgear, wimple
-
جستوجوی دقیق
-
مقنعه
واژگان مترادف و متضاد
برقع، روسری، مقصوره، نقاب
-
مقنعه
فرهنگ فارسی معین
(مِ یا مَ نَ عَ) [ ع . مقنعة ] (اِ.) روسری .
-
مقنعه
لغتنامه دهخدا
مقنعه . [ م ِ ن َ ع َ / ع ِ ] (از ع ، اِ) به معنی دامنی است . (جهانگیری ). || چادر باریک که یک عرض باشد. (غیاث ). باشامه . واشامه . دامک . ربوسه . ربوشه . سراویزه . گواشمه . ورپوشه . ورپوشنه . چادر باریک یک عرض که زنان بر سر اندازند. (ناظم الاطباء). ...
-
مقنعه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مِقنعَة] ‹مِقنع› maqna'e پارچهای که زنان سر خود را با آن میپوشانند؛ روسری.
-
واژههای مشابه
-
مقنعة
لغتنامه دهخدا
مقنعة. [ م ِ ن َ ع َ ] (ع اِ) بر سر افکندنی . مِقنَع. (منتهی الارب ) (از آنندراج ). آنچه زنان سر خود را بدان پوشانند. (از اقرب الموارد). پوشاکی از پارچه ٔ اعلا که درازی آن به اندازه ٔ دو گز است و از پیش رو گشاده و باز است و زنان تازی آن را در خانه و ...
-
مقنعه وار
لغتنامه دهخدا
مقنعه وار. [ م ِ ن َ ع َ / ع ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) همچون مقنعه : رخت در خانه چون زنان شویندبر سرش می کنند مقنعه وار. نظام قاری (دیوان البسه ص 35).و رجوع به مقنعه شود.
-
مقنعه، چارقد
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čârqat طاری: čârqad طامه ای: čârqat طرقی: čârqad کشه ای: čârqat نطنزی: čârqat
-
جستوجو در متن
-
برقع
واژگان مترادف و متضاد
روبند، روبنده، مقنعه، نقاب
-
روسری
واژگان مترادف و متضاد
چارق، چارقد، حجاب، مقصوره، مقنعه
-
چارقد
واژگان مترادف و متضاد
چارق، حجاب، روسری، لچک، محجر، مقصوره، مقنعه
-
دامنی
فرهنگ فارسی معین
(مَ) (ص نسب . اِمر.) سرانداز زنان ، مقنعه .
-
ربوشه
فرهنگ فارسی معین
(رُ ش ) (اِ.) سرپوش زنان ، مقنعه .
-
واشامه
فرهنگ فارسی معین
(مِ) (اِ.) مقنعه ، روسری . واشام و باشام و باشامه نیز گویند.