کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقلع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقلع
لغتنامه دهخدا
مقلع. [ م ِ ل َ ] (ع اِ) فلاخن . (آنندراج ).
-
مقلع
لغتنامه دهخدا
مقلع. [ م ُ ل َ ] (ع مص ) اِقلاع . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). بازایستادن از کار. (آنندراج ). و رجوع به اقلاع شود. || (ص ) کسی که نرسد او را ابر. (از اقرب الموارد).
-
مقلع
لغتنامه دهخدا
مقلع. [ م ُ ل ِ ] (ع ص ) بردارنده و بلندکننده ٔ بادبان کشتی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به اِقلاع شود.
-
واژههای مشابه
-
مقلع الحجارة
دیکشنری عربی به فارسی
لا شه شکار , شکار , صيد , توده انباشته , شيشه الماسي چهارگوش , اشکار کردن , معدن سنگ
-
جستوجو در متن
-
لا شه شکار
دیکشنری فارسی به عربی
مقلع الحجارة
-
توده انباشته
دیکشنری فارسی به عربی
مقلع الحجارة
-
شیشه الماسی چهارگوش
دیکشنری فارسی به عربی
مقلع الحجارة
-
معدن سنگ
دیکشنری فارسی به عربی
مقلع الحجارة
-
صید
دیکشنری فارسی به عربی
غراب , مقلع الحجارة
-
اشکار کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اکشف , تجل , ضوء , مقلع الحجارة , هواء
-
شکار
دیکشنری فارسی به عربی
خصلة , صيد , ضحية , غراب , لعبة , مطاردة , مقلع الحجارة