کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقعر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مقعر
/moqa''ar/
معنی
فرورفته؛ گود؛ دارای عمق.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. فرورفته، کاو، گود ≠ محدب
۲. عمقدار، عمیق
برابر فارسی
کاو
دیکشنری
concave, concavity
-
جستوجوی دقیق
-
مقعر
واژگان مترادف و متضاد
۱. فرورفته، کاو، گود ≠ محدب ۲. عمقدار، عمیق
-
مقعر
فرهنگ واژههای سره
کاو
-
مقعر
فرهنگ فارسی معین
(مُ قَ عَّ) [ ع . ] (اِمف .) گود، فرو رفته .
-
مقعر
لغتنامه دهخدا
مقعر. [ م ُ ق َع ْ ع َ ] (ع ص ) قدح مقعر؛ کاسه ٔ مغاک . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). قعب مقعر؛ کاسه ٔ گود. (از اقرب الموارد). || جای عمیق و جای مغاک . (غیاث ) (آنندراج ). مغاک دار و عمیق و عمق دار. (ناظم الاطباء). گود. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :...
-
مقعر
لغتنامه دهخدا
مقعر. [ م ُ ق َع ْ ع ِ ] (ع ص ) رجل مقعر؛ مردی که از بن حلق خود سخن می گوید. || فلان مقعر؛ فلان به عمق امور می رسد. (از اقرب الموارد).
-
مقعر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مقعَّر، مقابلِ محدَّب] (فیزیک) moqa''ar فرورفته؛ گود؛ دارای عمق.
-
مقعر
دیکشنری فارسی به عربی
کهف
-
واژههای مشابه
-
sag vertical curve
قوس مقعر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] راهی به شکل دو خط مماس که ازطریق یک قوس عمودی سهموی به یکدیگر وصل میشوند و در آن مماس ورودی سرازیر و مماس خروجی سربالاست
-
آیینه مقعر
فرهنگ واژههای سره
آیینه کوژ
-
تابع مقعر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] ← تابع کاو
-
زاویه ٔ مقعر
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ مقعر. [ ی َ / ی ِ ی ِ م ُ ق َع ْ ع َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاویه ای است که کوچکتر از نیم سطح باشد و مقابل آن محدب است . (از هندسه ٔ رهنما ص 19). و رجوع به زاویه ٔ محدب شود.
-
مقعر کردن
دیکشنری فارسی به عربی
صحن
-
واژههای همآوا
-
مغار
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) مغاره ، غار، شکاف وسیع و عمیق در کوه .