کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقعد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مقعد المجذف
دیکشنری عربی به فارسی
بي نتيجه گذاردن , خنثي کردن , حاءل کردن , عقيم گذاردن , مخالفت کردن با , انسداداريب , کج , در سرتاسر (چيزي) ادامه دادن يا کشيدن
-
مجاور مقعد
دیکشنری فارسی به عربی
شرجي
-
مقعد (مخرج)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: maqɂad طاری: maqɂad طامه ای: maqɂad طرقی: hel-e kün کشه ای: maqɂad نطنزی: maqɂad
-
مربوط به مقعد
دیکشنری فارسی به عربی
شرجي
-
واژههای همآوا
-
مقاد
لغتنامه دهخدا
مقاد. [ م َ ] (ع اِ) محل کشیدن اسب و جز آن . || مقادالمَهر؛ یعنی از طرف راست . گویند: جعلته مقادالمهر؛ ای عن یمین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء).
-
مَقْعَدِ
فرهنگ واژگان قرآن
محل نشستن - مجلس (در عبارت "مَقْعَدِ صِدْقٍ " منظور اين است که ميان مجلس و جايگاه آنان و صدق عمل و ايمانشان رابطهاي هست )
-
جستوجو در متن
-
anal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مقعد، مربوط به مقعد، مجاور مقعد
-
شرجي
دیکشنری عربی به فارسی
مربوط به مقعد , مجاور مقعد
-
نشین
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) مقعد، سوراخ مقعد.
-
هره
فرهنگ فارسی معین
(هُ رُِ) (اِ.) مقعد، سوراخ مقعد.
-
مرز
فرهنگ فارسی معین
(مُ) (اِ.) مقعد. سوراخ مقعد.
-
anus
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anus، مقعد، سوراخ کون، سوراخ مقعد، نشین
-
anuses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
anuses، مقعد، سوراخ کون، سوراخ مقعد، نشین
-
هره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] horre مقعد.