کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقطلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقطلة
لغتنامه دهخدا
مقطلة. [ م ِ طَ ل َ ] (ع اِ) آهنی است که بدان برند. (منتهی الارب ) (آنندراج ). آهنی که بدان می برند. ج ، مقاطل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مغتلت
لغتنامه دهخدا
مغتلت . [ م ُ ت َ ل ِ ] (ع ص ) گیرنده ٔ آتش زنه از درخت ناشناخته . || آتش زنه که آتش ندهد. (آنندراج ) (ازمنتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط).
-
جستوجو در متن
-
مقاطل
لغتنامه دهخدا
مقاطل . [ م َ طِ ] (ع اِ) ج ِ مقطلة. (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مقطلة شود.