کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقسمه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقسمه
لغتنامه دهخدا
مقسمه . [ م َ س َ م َ ](ع اِ) بخشش گاه آب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
مقسمة
لغتنامه دهخدا
مقسمة. [ م ُ ق َس ْ س َ م َ] (ع ص ) زن اندوهگین . (ناظم الاطباء). || صاحب جمال . (ناظم الاطباء). و رجوع به مُقَسَّم شود.
-
جستوجو در متن
-
بخشش گاه
لغتنامه دهخدا
بخشش گاه . [ ب َ ش ِش ْ ] (اِ مرکب ) مَقْسَم . مقسمه . قسمت گاه . بخش گاه . (یادداشت مؤلف ): طراز؛ بخشش گاه آب باشد... (صحاح الفرس ). و رجوع به بخشگاه شود.
-
اختلاف
لغتنامه دهخدا
اختلاف . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) نقیض اتفاق . عدم موافقت . ناسازگاری . ناسازواری . با یکدیگر خلاف کردن . (تاج المصادر بیهقی ). نزاع . منازعه . تنازع . تجاذب . مجاذبه . تشاجر. مشاجره . شقاق : اختلاف میان ایشان ... هرچه ظاهرتر بود. (کلیله و دمنه ). اندیشیدم...