کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقساة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقساة
لغتنامه دهخدا
مقساة. [ م َ ] (ع اِ) سبب درشتی و سختگی . یقال الذنب مقساة للقلب . (منتهی الارب ) (از آنندراج ). سبب درشتی و سختی و سنگدلی . (ناظم الاطباء). الذنب مقساة للقلب ؛ گناه موجب قساوت قلب است . (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مقصاة
لغتنامه دهخدا
مقصاة. [ م ُ ] (ع ص ) مؤنث مُقصی ̍. (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به مقصی شود.
-
مقصاة
لغتنامه دهخدا
مقصاة. [ م ُ ق َص ْ صا ] (ع ص ) شاة مقصوة و مقصاة؛ میشی که کنار گوش وی اندکی بریده شده باشد. (از اقرب الموارد). و رجوع به مقصوة شود.