کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقروری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقروری
لغتنامه دهخدا
مقروری . [ م َ رَ ری ی / م ُ رَ ری ی ] (ع ص ) درازپشت . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
مغروری
لغتنامه دهخدا
مغروری . [ م َ ](حامص ) خودپسندی . گستاخی و خودبینی . تکبر و نخوت . (از ناظم الاطباء). مغرور بودن . برتنی . مقابل افتادگی و فروتنی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : ز مغروری کلاه از سر شود دورمبادا کس به زور خویش مغرور. نظامی .ز مغروری که در سر ناز گیر...