کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقدسه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقدسه
فرهنگ نامها
(تلفظ: moqaddase) (عربی) (مؤنث مقدس) ، مقدس ، دارای تقدس و پاکی ، مبرا از هر آلودگی ، پاک و قابل احترام دانسته شده بویژه از نظر مذهبی ؛ آنکه از پلیدی و زشتی و گناه دوری میکند ، پارسا .
-
مقدسه
لغتنامه دهخدا
مقدسه . [ م ُ ق َدْ دَ س َ ] (ع ص ) مقدس . (ناظم الاطباء). مقدسة. پاک . پاکیزه . منزه : سلام و خدمت من خادم فرماید رسانیدن به سجاده ٔ مقدسه ٔ مجلس اسمی اقضی القضاة... (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 49). و رجوع به مقدس شود.- اماکن مقدسه . رجوع به اماکن ...
-
واژههای مشابه
-
مقدسة
لغتنامه دهخدا
مقدسة. [ م ُ ق َدْ دَ س َ ] (اِخ ) (ارض ...) ارض فلسطین و عبارت لسان چنین است : والارض المقدسة الشام . (از اقرب الموارد). و گویند عبارت است از دمشق و فلسطین ، و بیت المقدس جزو آن است . (از معجم البلدان ).
-
مقدسة
لغتنامه دهخدا
مقدسة. [ م ُ ق َدْ دَ س َ ] (ع ص ) تأنیث مقدس . رجوع به مقدس شود. || ارض مقدسة؛ زمین پاک و پاکیزه . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ): ارض مقدسة؛ زمین مبارک . (از اقرب الموارد).
-
مُقَدَّسَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
پاک شده - طاهر شده
-
زاویه ٔ مقدسه
لغتنامه دهخدا
زاویه ٔ مقدسه . [ ی َ ی ِ م ُ ق َدْ دَ س ِ ] (اِخ ) قصبه ٔ شاه عبدالعظیم که اکنون موسوم به شهر ری است . و رجوع به زاویه عبدالعظیم شود.
-
زبابه ٔ مقدسه
لغتنامه دهخدا
زبابه ٔ مقدسه . [ زَ ب َ ی ِ م ُ ق َدْ دَ س َ / س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی است که در آفریقا آنرا سیسی و زیزی نامند. رجوع به کتاب معجم الحیوان ص 131 و «زبابه » شود.
-
زیارت اعتاب مقدسه
دیکشنری فارسی به عربی
حج
-
سرقت اشیاء مقدسه
دیکشنری فارسی به عربی
تدنيس المقدسات
-
جستوجو در متن
-
مشرفه
واژگان مترادف و متضاد
مقدس، مقدسه، شریف
-
مقدسات
لغتنامه دهخدا
مقدسات . [ م ُ ق َدْ دَ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مقدسة (تأنیث مقدس ). رجوع به مقدسة شود.
-
pilgrimages
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زیارت، سفر، زیارت اعتاب مقدسه
-
حج
دیکشنری عربی به فارسی
زيارت , زيارت اعتاب مقدسه , سفر , زيارت رفتن