کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقتنع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مقتنع
/moqtane'/
معنی
قناعتکننده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقتنع
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ نِ) [ ع . ] (اِفا.) قناعت کننده ، قانع .
-
مقتنع
لغتنامه دهخدا
مقتنع. [ م ُ ت َ ن ِ ] (ع ص ) قناعت کننده . قانع : گفت مردی زاهدم من منقطعبا گیاه و برگ اینجا مقتنع.مولوی .
-
مقتنع
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] moqtane' قناعتکننده.