کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاطف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مقاطف
/maqātef/
معنی
محلهای چیدن میوه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاطف
لغتنامه دهخدا
مقاطف . [ م َ طِ ] (ع اِ) ج ِ مَقطَف . (ذیل اقرب الموارد). جاهای چیدن میوه : گفتی پیوند درختان او از شاخسار دوحه ٔ طوبی کرده اند... کسی از مقاطف اشجارش به قواصی و دوانی نرسیده .(مرزبان نامه چ قزوینی ص 103). و رجوع به مقطف شود.
-
مقاطف
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَقطَف] [قدیمی] maqātef محلهای چیدن میوه.
-
جستوجو در متن
-
مقطف
فرهنگ فارسی معین
(مَ طَ) [ ع . ] (اِ.) محل چیدن میوه . ج . مقاطف .
-
مقطف
لغتنامه دهخدا
مقطف . [ م َ طَ ] (ع اِ) چیزی که در آن میوه چیده شود. ج ، مقاطف . (از ذیل اقرب الموارد).