کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مقاش
/maqqāš/
معنی
= منقاش
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاش
لغتنامه دهخدا
مقاش . [ م َق ْ قا ] (از ع ، اِ) مأخوذ از منقاش تازی وبه معنی آن . (ناظم الاطباء). و رجوع به منقاش شود.
-
مقاش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: منقاش] maqqāš = منقاش
-
واژههای مشابه
-
مَقّاش
لهجه و گویش تهرانی
نوعی انبر، موچین
-
مَقّاش
لهجه و گویش بختیاری
maqqâš منقاش، موچین.
-
واژههای همآوا
-
مغاش
لغتنامه دهخدا
مغاش . [ م ُ غاش ش ] (ع ص ) آن که شتابی می کند و تعجیل می نماید. (ناظم الاطباء). پیشدستی کننده . (از اقرب الموارد). جاؤا مغاشین للصبح ؛ یعنی آمدند سبقت کنان . (منتهی الارب ).
-
مَقّاش
لهجه و گویش تهرانی
نوعی انبر، موچین
-
مَقّاش
لهجه و گویش بختیاری
maqqâš منقاش، موچین.
-
جستوجو در متن
-
منقاش
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (اِ.) موچینه ، مقاش ، ابزاری که با آن مو را از بدن می کنند.