کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاذیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقاذیف
لغتنامه دهخدا
مقاذیف . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مِقذاف . (اقرب الموارد). رجوع به مقذاف شود.
-
جستوجو در متن
-
مقذاف
لغتنامه دهخدا
مقذاف . [ م ِ ] (ع اِ) بیل کشتی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آنچه بدان کشتی را رانند. مِقدَف . مجذاف . ج ، مقاذیف . (از اقرب الموارد). پاروی کشتی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).