کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقابله به مثل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مقابله به مثل
فعل
بن گذشته: مقابله به مثل کرد
بن حال: مقابله به مثل کن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقابله به مثل
دیکشنری فارسی به عربی
الرد بالمثل
-
واژههای مشابه
-
مقابلة
دیکشنری عربی به فارسی
ديدار (براي گفتگو) مصاحبه , مذاکره , مصاحبه کردن
-
مقابله شدن
واژگان مترادف و متضاد
تطبیقداده شدن، مطابقت دادن، مقایسه شدن
-
مقابله کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. روبهرو شدن، مواجهه کردن ۲. مبارزه کردن، جنگیدن ۳. برابری کردن، همتا بودن ۴. مقایسه کردن، تطبیق دادن ۵. جبران کردن، تلافی کردن
-
نقطه مقابله
دیکشنری فارسی به عربی
نقطة التفتيش
-
مقابله کردن
دیکشنری فارسی به عربی
عداد , لحية , مراقبة
-
سیاهه مقابله
دیکشنری فارسی به عربی
قائمة التدقيق
-
acronical setting
غروب مقابلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] غروب جِرم سماوی همزمان یا بلافاصله پس از غروب خورشید
-
magnitude at opposition
قدر در مقابله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] قدر یکی از اجرام منظومۀ شمسی در هنگام مقابله (opposition)
-
contrastive linguistics, contrastive analysis
زبانشناسی مقابلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که وظیفۀ آن تعیین تفاوتها و شباهتهای زبانی دو زبان در سطوح آوایی و صرفی و نحوی و مانند آنهاست
-
acronical rising
طلوع مقابلهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] طلوع جِرم سماوی همزمان با غروب خورشید یا بلافاصله پس از آن متـ . تغریب
-
جبر و مقابله
دیکشنری فارسی به عربی
جبر
-
مقابله با احتکار
دیکشنری فارسی به عربی
کِفاحُ (مکافَحَة) الإحْتکاراتِ
-
ضبط و مقابله
فرهنگ گنجواژه
نوشتن و پیراستن،اصلاح.