کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مفید
/mofid/
معنی
فایدهدهنده؛ سودمند.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
سودبخش، سودمند، فایدهبخش، موثر، نافع، نتیجهبخش ≠ زیانآور، زیانبار، زیانبخش، مضر
برابر فارسی
سودمند، کارآمد
دیکشنری
advantageous, effectual, efficacious, expedient, gainful, instrumental, positive, practicable, practical, profitable, salutary, serviceable, strategic, useful, utilitarian
-
جستوجوی دقیق
-
مفید
واژگان مترادف و متضاد
سودبخش، سودمند، فایدهبخش، موثر، نافع، نتیجهبخش ≠ زیانآور، زیانبار، زیانبخش، مضر
-
مفید
فرهنگ نامها
(تلفظ: mofid) (عربی) دارای فایده ، سودمند ، رساننده ؛ (در منطق) دارای معنی در مقابلِ مهمل .
-
مفید
فرهنگ واژههای سره
سودمند، کارآمد
-
مفید
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) سودمند، با فایده .
-
مفید
لغتنامه دهخدا
مفید. [ م ُ ] (اِخ ) (خواجه ...) عبدالجبار قزوینی . از علمای تشیع است . مؤلف کتاب النقض وی را ازمتأخران می شمارد. و رجوع به کتاب النقض ص 51 شود.
-
مفید
لغتنامه دهخدا
مفید. [ م ُ ] (اِخ ) (شیخ ...) محمدبن النعمان بن عبدالسلام ، مکنی به ابوعبداﷲ و معروف به ابن المعلم . محقق بزرگ ، کثیر التصانیف در اصول و کلام و فقه . در عکبرا به ده فرسنگی بغداد متولد شد و در همین شهر نشأت یافت و درگذشت . وی پیشوای امامیه در زمان خ...
-
مفید
لغتنامه دهخدا
مفید. [ م ُ ] (ع ص ) فایده دهنده . (آنندراج ). فایده دهنده . سودمند. بافایده . نافع. (از ناظم الاطباء). سودبخش . (از محیط المحیط) : آنگاه ... انابت مفید نباشد. (کلیله و دمنه ). هر کجا رأی پست بود شجاعت قوی مفید نباشد.(کلیله و دمنه ). این هر دو مقامه...
-
مفید
لغتنامه دهخدا
مفید. [م ُ ] (اِخ ) عبدالرحمان نیشابوری . از علمای تشیع است . مؤلف کتاب النقض وی و برادرش ، ابوسعید محمد را ازمتأخران می شمارد. و رجوع به کتاب النقض ص 51 شود.
-
مفید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mofid فایدهدهنده؛ سودمند.
-
مفید
دیکشنری فارسی به عربی
جيد , ذو دور فعال , مثمر , مربح , مساعد , مفيد
-
مفید
واژهنامه آزاد
سالم
-
واژههای مشابه
-
مفيد
دیکشنری عربی به فارسی
سودمند , نافع , باصرفه , مفيد , پرمنفعت , بااستفاده , بادست انجام شده , دستي , دم دست , اماده , موجود , قابل استفاده , چابک , چالا ک , ماهر , استاد در کار خود , روان , بسهولت قابل استفاده , سهل الا ستعمال , بافايده , خوش مزاج , سرحال , سالم و بي خطر
-
service life
عمر مفید
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] مدتزمانی که در آن استفاده و بهرهبرداری از وسیلۀ نقلیۀ ریلی مقرونبهصرفه باشد
-
شیخ مفید
لغتنامه دهخدا
شیخ مفید. [ ش َ خ ِ م ُ ] (اِخ ) محمدبن محمدبن نعمان بغدادی معروف به ابن المعلم (ذیقعده ٔ سال 336 - 413 هَ . ق . در بغداد). وی استاد شیخ طوسی و سید مرتضی بوده است و سید مرتضی در میدان اشنان بغداد بر جنازه ٔ او نماز گزارده . شیخ مفید فقیه و متکلم امام...