کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفلوکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مفلوکی
مترادف و متضاد
ادبار، بدبختی، بیچارگی، فلاکتزدگی، نامرادی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفلوکی
واژگان مترادف و متضاد
ادبار، بدبختی، بیچارگی، فلاکتزدگی، نامرادی
-
مفلوکی
لغتنامه دهخدا
مفلوکی . [ م َ ] (حامص ) صفت مفلوک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). بیچارگی . بدبختی . پریشانی . تهیدستی . و رجوع به مفلوک شود.
-
جستوجو در متن
-
نامرادی
واژگان مترادف و متضاد
حرمان، مفلوکی، ناامیدی، ناکامیحرمان، یاس ≠ توفیق، کامیابی
-
ادبار
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدبختی، سیهروزی، شوربختی، فلاکت، مفلوکی، نکبت، نگونبختی، واپسی، ۲. بداقبال، بیاقبال، سیهروز، مدبر، نگونبخت
-
تاج الدین
لغتنامه دهخدا
تاج الدین . [ جُدْ دی ] (اِخ ) (خواجه ...) سلیمانی ، از بزرگان در گاه سلطان بایزید برادر شاه شجاع و برادر سلطان احمد خواندمیر در حبیب السیر در ترجمه ٔ احوال سلطان احمد آرد:... و در سنه ٔ 788 هَ . ق . ابویزید در لرستان مفلوکی چند در هم کشید و بحدود کر...
-
مفلوک
لغتنامه دهخدا
مفلوک . [ م َ ] (ع ص ) مبتلای فلاکت یعنی فلک زده و مفلس و تباه ، این اسم مفعول از مصدر جعلی است . (غیاث ) (آنندراج ). فلک زده . گرفتار فقر و پریشانی . بدبخت . (از ناظم الاطباء). صورتی از مفلاک است در تداول عامه . تهیدست . درویش . ج ، مفالیک . (یادداش...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) سلطان عمادالدین بن شاه شجاع . خوندمیر در حبیب السیر آرد که [ بهنگام قرب وفات شاه شجاع ] : امرا و اعیان متفرق بدو فرقه شدند بعضی جانب سلطان عمادالدین احمد گرفته بیعت کردند و برخی روی بمتابعت سلطان مجاهدالدین زین العابدین آوردند...