کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفلوک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مفلوک
/mafluk/
معنی
فلکزده؛ بدبخت؛ بیچیز؛ عاجز.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بدبخت، بیچاره، بیچیز، بینوا، تهیدست، تیرهبخت، تیرهروز، شوریدهبخت، فلاکتزده، فلکزده، مفلاک ≠ متنعم
۲. عاجز، ناتوان
۳. ضعیف
۴. فرسوده
برابر فارسی
بیچاره، درمانده، بدبخت
دیکشنری
humble, lame duck, pitiable, pitiful, unfortunate, woebegone, wretched
-
جستوجوی دقیق
-
مفلوک
واژگان مترادف و متضاد
۱. بدبخت، بیچاره، بیچیز، بینوا، تهیدست، تیرهبخت، تیرهروز، شوریدهبخت، فلاکتزده، فلکزده، مفلاک ≠ متنعم ۲. عاجز، ناتوان ۳. ضعیف ۴. فرسوده
-
مفلوک
فرهنگ واژههای سره
بیچاره، درمانده، بدبخت
-
مفلوک
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) بدبخت ، گرفتار، دچار فلاکت شده .
-
مفلوک
لغتنامه دهخدا
مفلوک . [ م َ ] (ع ص ) دختر برآمده پستان . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
-
مفلوک
لغتنامه دهخدا
مفلوک . [ م َ ] (ع ص ) مبتلای فلاکت یعنی فلک زده و مفلس و تباه ، این اسم مفعول از مصدر جعلی است . (غیاث ) (آنندراج ). فلک زده . گرفتار فقر و پریشانی . بدبخت . (از ناظم الاطباء). صورتی از مفلاک است در تداول عامه . تهیدست . درویش . ج ، مفالیک . (یادداش...
-
مفلوک
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مٲخوذ از عربی] ‹مفلاک› mafluk فلکزده؛ بدبخت؛ بیچیز؛ عاجز.
-
مفلوک
واژهنامه آزاد
فلک زده، بد بخت
-
مفلوک
واژهنامه آزاد
مَفْلوْک؛ فلک زده، فقیر ، بیچاره ، ندار ، کسی که ثروت یا خانواده یا موقعیت خود را از دست داده است.
-
واژههای مشابه
-
مَفْلوْک
لهجه و گویش گنابادی
maflouk در گویش گنابادی یعنی فقر ، بیچاره ، ندار ، کسی که ثروت یا خانواده یا موقعیت خود را از دست داده است.
-
مفلوک و علیل
فرهنگ گنجواژه
بد بخت.
-
واژههای همآوا
-
مَفْلوْک
لهجه و گویش گنابادی
maflouk در گویش گنابادی یعنی فقر ، بیچاره ، ندار ، کسی که ثروت یا خانواده یا موقعیت خود را از دست داده است.
-
جستوجو در متن
-
یابوی گر
لهجه و گویش تهرانی
موجود مفلوک