کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفعاة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفعاة
لغتنامه دهخدا
مفعاة. [ م ِ ] (ع ص )ارض مفعاة؛ زمین افعی ناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زمین بسیارافعی . (از اقرب الموارد).
-
مفعاة
لغتنامه دهخدا
مفعاة. [ م ُ ف َع ْ عا ] (ع ص ) ناقه ٔ داغ کرده به شکل افعی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). || (اِ) آن داغ که بر صورت افعی بود. (مهذب الاسماء). داغی که به شکل افعی باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
افعی ناک
لغتنامه دهخدا
افعی ناک . [ اَ ] (ص مرکب ) ارض مفعاة؛ زمینی افعی ناک . (منتهی الارب ). جایی که دارای افعی باشد. (ناظم الاطباء).