کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفضال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مفضال
/mefzāl/
معنی
دارای فضل و بخشش؛ بسیارفضل.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفضال
فرهنگ فارسی معین
(مِ) [ ع . ] (ص .) مرد بسیار فضل .
-
مفضال
لغتنامه دهخدا
مفضال . [ م ِ ] (ع ص ) مرد بسیار فضل و جود. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مردبسیارفضل . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). صاحب فضل بسیار. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : در او به کام دل خویش هر کسی مشغول امیر و بنده و سالار و فاضل و مفضال . قطران .- رجل م...
-
مفضال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] mefzāl دارای فضل و بخشش؛ بسیارفضل.
-
جستوجو در متن
-
مفضالة
لغتنامه دهخدا
مفضالة. [ م ِ ل َ ] (ع ص ) مؤنث مفضال . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به مفضال شود.
-
اسماعیل
لغتنامه دهخدا
اسماعیل . [ اِ ] (اِخ ) ابن عبدالرحمن بن احمدبن اسماعیل بن ابراهیم بن عامربن عابد مکنی به ابوعثمان صابونی . متوفی در سوم محرم سال 449 هَ . ق . عبدالغافر گوید: استاد امام شیخ الاسلام ابوعثمان صابونی خطیب ، مفسر، محدث ، واعظ و در طریقه ٔ خود یگانه ٔ عص...
-
صاحب فخ
لغتنامه دهخدا
صاحب فخ . [ ح ِ ب ِ ف َخ خ ] (اِخ ) حسین بن علی بن حسن بن حسن بن علی بن ابی طالب . درتجارب السلف آرد که حسین از بزرگان بنی هاشم بود و ازتحمل جور و حیف ملول شد، در مدینه خروج کرد و بسیارخلق متابعت او کردند و اتفاق افتاد که از عامل مدینه بر بعضی طالبیا...
-
حامد
لغتنامه دهخدا
حامد. [ م ِ ] (اِخ ) ابن عباس . بعد از عزل ابن فرات در جمادی الاخرای ست و ثلاثمائة [ 306 هَ . ق . ] بر مسند وزارت مقتدر باﷲ عباسی نشست و در سنه ٔ 309 حسین بن منصور حلاج که اکثر علماء او را از کبار اولیاء شمرده اند بسعی حامد شهید شد، و در سال 311حامد ...
-
ابوسلمه
لغتنامه دهخدا
ابوسلمه . [اَ س َ ل َ م َ ] (اِخ ) حفص بن سلیمان الخلال الهمدانی مولی السبیع یا بنی الحرث بن کعب از مردم ایران وزیر ابوالعباس سفّاح اول خلفاء عباسی و بعضی نام ابوسلمه را جعفر گفته اند و درست نیست . او نخستین کس است در مسلمانی که لقب وزیر یافت و پیش ا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن محمد پسر محمد ثالث معروف بسلطان احمد خان اول . چهاردهمین از سلاطین عثمانی و نسب او مستقیماً بسیزده واسطه بسلطان عثمان غازی منتهی شود. مولد او به سال 998 هَ . ق . بودو در 1012 پس از وفات پدر به سن چهارده سالگی بتخت سلطنت عث...