کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفسقه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفسقه
لغتنامه دهخدا
مفسقه . [ م َس َ ق َ ] (ع اِ) اسم مکان از فسق . بیت اللطف . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). محل فسق و فساد. (کلیات شمس چ فروزانفر ج 7 فرهنگ نوادر لغات ). مفسقة : قوت و غذای باب تو و عم و خال توز آخال و از تکسک خرابات و مفسقه . سوزنی (از یادداشت ایضاً).ا...
-
واژههای مشابه
-
مفسقة
لغتنامه دهخدا
مفسقة. [ م َ س َ ق َ ] (ع اِ) رجوع به مدخل بعد شود.
-
جستوجو در متن
-
معبده
لغتنامه دهخدا
معبده . [م َ ب َ دَ ] (از ع ، اِ) عبادتگاه . معبد : گر درآییم ای رهی در بتکده بت سجود آرد به ما در معبده . مولوی .این خواجه را چاره مجو بندش منه پندش مگوکانجا که افتاده ست او نی مفسقه نی معبده ست . مولوی .چون ساقی ما ریخت بر او جام شرابی بشکست درصومع...
-
تگسک
لغتنامه دهخدا
تگسک . [ ت َ گ َ ] (اِ) هسته ٔ انگور. تگس . تکز. تکژ. صاحب منتهی الارب در ذیل معنی وصد آرد: تگسک انگور. و همچنین درذیل عجم آرد: خسته ٔ خرما و تگسک انگور : قوت و غذای باب تو و عم و خال توزآخال و از تگسک خرابات و مفسقه . سوزنی (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)...
-
تکسک
لغتنامه دهخدا
تکسک . [ ت َ / ت ِ ک َ ] (اِ) بمعنی تکس است که تخم و استخوان انگور باشد. (برهان ) (آنندراج ). بمعنی تکس است . (فرهنگ جهانگیری ). تکسل . (ناظم الاطباء) : کله سرش از دبوس منکر بشکست همچو تکسک مویز و دانه ٔ خرما.سوزنی (از فرهنگ جهانگیری ) (از فرهنگ رشید...