کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مفتی
/mofti/
معنی
کسی که فتوا بدهد؛ فتوادهنده؛ فقیه.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. حاکمشرع، فتوادهنده، قاضی
۲. رایگان، مجانی
۳. مجاناً، مفتکی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفتی
واژگان مترادف و متضاد
۱. حاکمشرع، فتوادهنده، قاضی ۲. رایگان، مجانی ۳. مجاناً، مفتکی
-
مفتی
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . ] (اِفا.) فتوادهنده ، قاضی .
-
مفتی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) 1 - (ص نسب .) چیز مفت . 2 - (ق .) به طور رایگان ، مجاناً.
-
مفتی
لغتنامه دهخدا
مفتی . [ م ُ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) مفت . رایگان . بیمزد. بی اجرت . (از ناظم الاطباء).در تداول ، به رایگان . مجانی . مجاناً. (یادداشت به خطمرحوم دهخدا). مفتکی . و رجوع به مفت و مفتکی شود.
-
مفتی
لغتنامه دهخدا
مفتی . [ م ُ ] (ع ص ) وچرگر. (صحاح الفرس ). فتوی دهنده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). فتوی دهنده و قاضی و وچرگر. (ناظم الاطباء). فقیهی که فتوی دهد و به پرسشهای شرعی که از او کنند جواب گوید. (از اقرب الموارد). آنکه فروع فقهی را مطابق استنباط خود بیان کن...
-
مفتی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] mofti کسی که فتوا بدهد؛ فتوادهنده؛ فقیه.
-
مفتی
لهجه و گویش تهرانی
مجانی.
-
واژههای مشابه
-
مُفتی مفتی
لهجه و گویش تهرانی
بدون دلیل،ارزان
-
حسین مفتی
لغتنامه دهخدا
حسین مفتی . [ ح ُ س َ ن ِ م ُ ] (اِخ ) رجوع به حسین مجتهد شود.
-
مفتی لکهنویی
لغتنامه دهخدا
مفتی لکهنویی . [م ُ ی ِ ل َ ک َ ] (اِخ ) مفتی غلام حضرت و از احفاد شاه شجاع کرمانی است . وی مفتی شهر لکهنو بود. از اوست :شهید تیغهجرانم نه پروای کفن دارم همین یک شام ماتم را سراپای بدن دارم .و رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 437 و قاموس الاعلام ترکی شود.
-
مفتی زاده
لغتنامه دهخدا
مفتی زاده . [ م ُ دَ / دِ ] (اِخ ) احمدافندی (متوفی به سال 1206 هَ . ق .). از علمای دولت عثمانی و معاصر با سلطان عبدالحمید اول بوده است . اورا رسائلی در باب بعضی از مشکلات تفسیر بیضاوی است . (از قاموس الاعلام ترکی ). و رجوع به همین مأخذ شود.
-
شیخ و مفتی
فرهنگ گنجواژه
بزرگ دینی
-
مفتی و محتسب
فرهنگ گنجواژه
پیشوای مذهبی.
-
مفتی و مدرس
فرهنگ گنجواژه
مقام مذهبی.