کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مغول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مقول
لغتنامه دهخدا
مقول . [م َ ] (ع ص ، اِ) گفته شده . مقوول . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). گفته شده . (ناظم الاطباء).- مقول قول ؛ در اصطلاح نحویان ،مفعول قول است . (از اقرب الموارد). مثلاً در عبارت «قال علی (ع ) : الناس نیام واذا ماتوا انتبهوا»، جمله ...
-
جستوجو در متن
-
mugil
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغول
-
mongos
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغول ها
-
mongo
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغول
-
Mogul empire
دیکشنری انگلیسی به فارسی
امپراطوری مغول
-
Mongol Tatar
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغول تاتار
-
mongol
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغول، مغولی
-
Mongol dynasty
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سلسله مغول
-
تاتار
واژگان مترادف و متضاد
تتار، مغول، مغولتبار، تتر
-
mogul
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مغول، شخص بزرگ و با نفوذ
-
سبوکتای
لغتنامه دهخدا
سبوکتای . [ س ُ ] (اِخ ) نام یکی از فرزندان تولوی خان مغول . (از تاریخ مغول تألیف عباس اقبال ص 157).
-
تولوی
لغتنامه دهخدا
تولوی . (اِخ ) از فرزندان چنگیزخان مغول و جد اعلای ایلخانان مغول است . رجوع به جامعالتواریخ بلوشه و تاریخ غازان و تولی شود.
-
اذرخان
لغتنامه دهخدا
اذرخان . [ ] (اِخ ) ابن مغول خان . یکی از سلاطین مغول . رجوع به حبط ج 2 ص 2 شود.
-
یسوکای بهادر
لغتنامه دهخدا
یسوکای بهادر. [ ی َ ب َ دُ ] (اِخ ) نام پدر چنگیزخان مغول که رئیس و خان قبیله ٔ قیات از قبایل مغول بوده است . (از تاریخ مغول ص 15). و رجوع به تاریخ جهانگشا ج 1 ص 31 و 220 شود.
-
تاتار
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نامی که در گذشته به مغول اطلاق می شد.